حجت الاسلام عقیقی بخشایشی در خاطرات خود اینگونه نقل میکند: روز یکشنبه نوزدهم فروردین ماه سال ۵۸ ساعت ۱۲ دفتر کار خود را ترک کرده، عازم منزل بودم و با یکى از آشنایان بازارى که در بازارچۀ نوروزخان تهران تجارتخانه دارد، در خیابان ارم روبرو شدم. او با چند نفر از دوستان آذربایجانى خود به قصد زیارت امام و دیگر رهبران عالیقدر تشیع به قم شرفیاب شده بود.
آقاى عبادى دوست قدیمى ما و همراهان خود را معرفى مى کند و اظهار مى دارد که آقاى رضوى از تجّار و کارخانه دارهاى معروف تبریز است و مى خواهد یک دستگاه اتومبیل بیوک ساخت ایران را که هنوز نمره نشده است براساس عهد و پیمان و نذرى که کرده است به پیشگاه امام هدیه کند. اگر مى توانید از حضور امام درخواست وقت ملاقات و شرفیابى بکنید بسیار ممنون و خوشحال خواهیم بود. در حقیقت احسانى در حق ما کرده اید. خواستم بدون بررسى حقیقت مطلب گامى برنداشته باشم.
از خود طرف حقیقت را پرسیدم. او که جوان پاک سرشت و پرشور و متدینى به نظر مى رسید اینچنین تعریف کرد: در آن روزهاى بحرانى که امام در پاریس بودند و قافله دلها با او بود و صحبت از حرکت پرواز انقلاب بود و با آن کارشکنی هاى دولت شاپور بختیار روبرو بود، من این اتومبیل بیوک را تازه از کمپانى خریدارى کرده بودم روزى که تحویل گرفتم در بحرانىترین روزهاى حرکت امام بود که دولت به بهانۀ نقص فنى فرودگاه مانع از پرواز شد و فرودگاهها را بست.
حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) درخصوص گنجایش فکر + تصویرنوشته
امام ,مى ,اتومبیل ,حقیقت ,کرده ,دولت ,بود و ,اتومبیل بیوک ,و با ,خود را ,شده بود
درباره این سایت