رویکارآمدن "جو بایدن" بار دیگر جوی از تمایل به مذاکره را پیش آورده است، تمایلی که نه ناشی از یک نقشه راه صحیح و عملی بلکه تنها از سر خوشخیالی به آمریکا نشئت میگیرد.
با اعلام پیروزی جو بایدن نامزد حزب دموکراتها در انتخابات آمریکا، برخی جریانهای داخلی از حالا بهدنبال داغ کردن تنور مذاکره هستند و سیگنالهایی را بهسمت طرف آمریکایی ارسال میکنند که گویا ایران فردای رویکارآمدن بایدن، نیازمند مذاکره است و یک طرف میز نشسته است.
اینکه جمهوری اسلامی باید در برابر تیم جدیدی که قرار است در کاخ سفید مستقر شود یک نقشه راه و برنامه مشخصی داشته باشد، شکی نیست اما اینکه عدهای بهرسم همیشه بر طبل وم امتیاز دادن ایران بکوبند، رئیسجمهور آتی آمریکا را که نقشه راه او برای ایران اعمال فشارهای حداکثری ترامپ با تاکتیکهای اوباما است بر تسریع در انجام فشارهای هوشمند مصرّ خواهد کرد.
در این مقطع چندماهه تا رویکارآمدن حاکمان جدید کاخ سفید، ارسال پیامهای اشتباه و اظهارات برخاسته از ضعف، میتواند مانند گذشته خسارتبار باشد و بهجای ایستادن ایران در موضع امتیازگیری، مجبور به امتیاز دادن شویم.
امری که در گذشته بارها از جانب طیفی از اصلاحطلبان تندرو شاهد آن بودیم و جریان مناسبات را بهنفع آمریکا و بهضرر ایران عضو کردند.
1 ــ سال 88؛ فتنه و برگرداندن ورق بهنفع آمریکا: پیش از انتخابات سال 88، فضای روابط ایران و آمریکا، تیم حاکم بر کاخ سفید را بر این مسئله متقاعد کرده بود که باید حق هستهای ایران را بپذیرد. براساس آنچه برخی مقامات ایرانی گفتهاند و همچنین ویلیام برنز دیپلمات کارکشته آمریکایی در خاطراتش نوشته است، باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا نامهای به آیتالله ای نوشت که بهتعبیر شخص رهبر انقلاب، لحن این نامه مشابه نامههای فدایت شوم» بود. براساس خاطرات برنز، لحن نامه کاملاً در راستای تعامل با ایران، بهرسمیت شناختن برنامه هستهای کشور و همچنین لغو تحریمها بود و آن را نه ابتکار عمل دوران اوباما، بلکه محصول استیصال آمریکا از دوران جرج بوش میداند.
برنز معتقد است، علیرغم اینکه آیتالله ای هنوز پاسخ قطعی به درخواست مذاکره و تعامل آمریکاییها نداده بود، اما هیئت حاکمه آمریکا آنقدر از سرعت رشد هستهای ایران هراس داشت و تهای سابقشان برای مهار و به زانو درآوردن ایران را شکستخورده میدیدند که اوباما بلافاصله و باعجله، به جواب آقای ای پاسخ داد.
آیتالله ای در سخنرانی 25 اردیبهشت 98 خود اشاره میکند که قصد داشته به نامه دوم اوباما هم جواب بدهد، اما از فردای انتخابات سال 88 و رفتارهای رادیکال و ساختارشکنانه بخشی از اصلاحطلبان تندرو و کاندیداهای این جریان در عدم تمکین به آرای مردمی و به اغتشاش کشیدن فضای شهرها، فضای امتیازگیری بهنفع ایران کاملاً مع شد و آمریکا به فکر امتیازگیری افتاد.
خاطرات اخیراً منتشرشده باراک اوباما با عنوان سرزمین موعود» نشان میدهد که او چگونه تلاش کرد بعد از فتنه 88، تحریمهایی را علیه ایران وضع کند که تحریمهای دوران جرج بوش جمهوریخواه مقابل تحریمهای وی تنها جنبه نمادین داشتند(!): بعد از آنکه تلاشهایمان برای آغاز مذاکره با ایران رد شد و در شرایطی که این کشور وارد چرخه هرجومرج و سرکوبگری بیشتر میشد ما راهبردمان را بهسمت دومین گام راهبرد منع اشاعهای خودمان تغییر دادیم؛ یعنی بسیج کردن جامعه بینالمللی برای اعمال تحریمهای اقتصادی سخت و چندجانبهای که میتواند ایران را وادار به حضور در میز مذاکره کند.»
در حقیقت اوباما که تا قبل از خرداد سال 88 به این نتیجه رسیده بود باید به خواستههای ایران تن دهد، با مشاهده فضای آشفته داخلی که دستپخت اصلاحطلبان تندرو بود، تحریمهایی را وضع کرد که در مقایسه با تحریمهای اسلاف خود یعنی بوش و اوباما تأثیر بسیار بیشتری داشته و عملاً معیشت مردم ایران را هدف گرفته بود.
حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) درخصوص گنجایش فکر + تصویرنوشته
آمریکا ,مذاکره ,اوباما ,فضای ,تندرو ,اصلاحطلبان ,ایران را ,اصلاحطلبان تندرو ,آیتالله ای ,نقشه راه ,انتخابات سال
درباره این سایت